پست 53

LITTLE GIRL DREAMS

پست 53

لحظه های بارانی

 

آن دم که باران می بارید و قطره های آن بر روی گونه ام مینشست تو را یافتم.
تو همان قطره بارانی بودی که بر روی چشمانم نشستی ، قطره ای پر از محبت و عشق.
آن لحظه احساس کردم آن قطره ، قطره اشکم است که از چشمانم سرازیر شده .
اما آن یک قطره باران بود ، قطره بارانی که مرا عاشق کرد.
از آن لحظه هر زمان باران می بارید به زیر باران میرفتم بدون هیچ چتر و سرپناهی.
باران می بارید و من خیس خیس در زیر قطره هایش می نشستم تا دوباره تو را احساس کنم.
یک لحظه بغض گلویم را گرفت و قطره های اشک از چشمان سرازیر شد.
قطره های اشکی که بوی باران میداد .
گویا یکی از آن قطره های اشک ، همان قطره باران بود که در چشمانم نشسته بود.
احساس کردم چشمانم عاشق شده اند ، عاشق باران و لحظه های بارانی.
حس غریبی بود .
حسی که میگفت این قطره های اشک فرشته ایست که از آسمان بر گونه های من میریزد.
یک لحظه چشمانم را به آسمان دوختم ، در میان شاخه های درختی که در زیر آن ایستاده بودم تو نشسته بودی و چشمان خیست را به من دوخته بودی.
تو بودی که اشک میریختی و قطره های اشکت همراه با باران بر گونه های من میریخت.
آری آن قطره از اشکهای تو بود نه از  قطره های باران.
آن زمان بود که عاشق باران شدم ، عاشق تو و لحظه های بارانی .


نظرات شما عزیزان:

mohamad
ساعت12:49---23 مرداد 1391
یه وب موسیقی باز کردم خوشحال میشم یه سر بزنی

♪ღ*♥هزار بغض نشکسته♪ღ*♥
ساعت21:58---22 مرداد 1391
سلام عزیزمامروز بعداز مدتها یواشکی یه سری به وبم زدم...چقدر دوستان دعا بدرقه راهم کرده بودن راستی از این به بعد میام میخونم مطالبتو اما دیگه وبمو آپ نمیکنمبازم به نوشتن ادامه بده فدات شم.هنوز وب نزدم...شایدم نزنم..نمیدونم.بیخیالش ترجیح میدم بیشتر بیام وب گردی و وب تورو بخونم هی...

ramin
ساعت0:24---21 مرداد 1391
هستند کسانی که از شدت دلتنگی به کما رفته اند … حرف نمیزنند … راه می روند … نفس میکشند … ولی چیزی حس نمیکنند ! فقط فکر میکنند و فکر میکنند و فکر میکنند

کاش یکم بارون بگیره
ساعت16:46---11 مرداد 1391
گاهـي فـقـط بايــد

لبـخـنـد بـزنــي

و

رد شـــوي

بگـذار فـکـر کنـنـد

نـفـــهــميــــدي...!!!




سلام ممنون که اومدی...
این مطلبت خیلی قشنگه ....


مهسا
ساعت1:14---11 مرداد 1391
شايدباهم بودن سخت تكرارشودامابه يادهم بودن راهرلحظه ميتوان تكراركرد.

ramin
ساعت11:19---10 مرداد 1391

برف آمد و پاییز فراموشت شد
آن گریه ی یک ریز فراموشت شد
انگار نه انگار که با هم بودیم
چه زود همه چیز فراموشت شد !!!


ramin
ساعت0:52---9 مرداد 1391
علف هرزه چیست ؟گیاهی است که هنوز فوایدش کشف نشده است



در ضمن اپم


ramin
ساعت1:09---8 مرداد 1391
اگر تنهاترین تنها شوم، باز خدا هست، او جانشین همه ی نداشتن های من روی زمین است. (دکتر علی شریعتی)


مرسی زیبا بود


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ نوشته شده در یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, ساعت 1:16 توسط little girl |